نوروتصویر

فیلمبرداری -عکاسی- نورپردازی

نوروتصویر

فیلمبرداری -عکاسی- نورپردازی

تحقیق

1.      در این بخش سعی در معرفی کلی مشخصات یک استدیو عکاسی و ابزار آن را داریم.


بسته به نوع عکاسی استدیو باید دارای شرایطی باشد.
بعنوان مثال برای عکاسی پرتره شاید مساحتی در حدود 20 متر کافی باشد اما مطمئنا در فضای غیرمحدود می توان از دکورها و امکانات بیشتری بهره برد.
یا برای عکاسی تبلیغاتی علاوه بر امکانات اولیه به لوازمی نیاز هست که یک استدیو مجهز باید در انبار خود داشته باشد.


تجهیزات استدیو عکاسی:
- دوربین عکاسی (

 

 

 

                              گرافیک

 

تعریف گرافیک

واژه گرافیک از مصدر یونانی (نوشتن) می آید. ریشه آن در اصل به معنای (خراشیدن) و (حک کردن) است. از لحاظ رده بندی هنرها عنصر گرافیک را شاخه ای از هنرهای تجسمی به شمار می آورند. در گذشته هنر گرافیک به آن قسمت از طراحی و نقاشی سیاه و سفید گفته میشد که به وسیله فن چاپ دستی یا ماشینی تکثیر میشد.

هنر گرافیک و هنرهای تجسمی در کشور ما از یک سابقه تاریخی برخوردارند. می توان گفت از زمان نقوش اولیه روی سفال ها - حجاریها- گچ بریها- خطوط کوفی و ثلث و نستعلیق و سایر خطوط- نگارش و مصور کردن کتابها و مینیاتور و تذهیب و آرایش صفحات و نیز نقوش پارچه ها و قالی و حکاکی روی وسایل مختلف زندگی و امثال اینها تا زمان ظهور چاپ هنر گرافیک یا هنرهای تجسمی در کشور ما وجود داشته اند.

امروزه هنر گرافیک وسیله ای برای آگاه کردن مصرف کننده  از کیفیت موضوع مصرف است. درصد کمی از موضوعات مصرفی شامل کالاهای تجارتی می شوند و قسم اعظم آن کیفیتی فرهنگی - آموزشی و روشن کننده دارند مانند شناساندن انواع فعالیتهای فکری انسان به وسیله تصویر. هنر گرافیک هنری گسترده است که دقیقا نمی توان حدود آن را مشخص و معین کرد. این هنر به آسانی هنرهای دیگر را به کمک می گیرد و به آنها شکل گرافیکی می دهد.

گرافیک در عصر ما علاوه بر کتاب آرایی و مصارف گذشته به عرصه تبلیغات تجاری - اعلانات دیواری (پوستر) و مطبوعاتی- نشانه ها و غیره راه یافته است. حتی از این حد هم تجاوز کرده و با ورود به عالم سینما و تلویزیون در عنوان بندی (تیراژ) فیلم ها و برنامه های تلویزیونی- نقاشی متحرک (انیمیشن) و تبلیغات تجارتی در این گونه رسانه ها کاربرد یافته است. 

بدین قرار ملاحظه می کنیم که هنر گرافیک رفته رفته آنچنان تحول و تنوع پیدا کرده و می کند که هر آن نیازمند تعریف جدید و جدیدتری است. زیرا ابعاد و جنبه های تازه, جمعیت تعاریف قبلی را از بین می برند. اما با این همه , ارکان اساسی هنر گرافیک یعنی نقش و خط و تکثیر, همچنان پابرجا هستند و با تکیه بر همین ارکان اساسی است که هنر گرافیک از سایر هنرها متمایز می گردد.

طراح و هنرمند گرافیک هنرمند جامع است که با نبض زندگی می کند و با ریتم زندگی , کار می کند. کار او گفتگوی تصویری زمانه است. کار هنرمند گرافیک گاه به صورت کاریکاتور , هشدار دهنده میشود و گاه با نقوش تزئینی هویت جامعه امروز را برای آینده به ثبت می رساند. گاه به صورت تصویر و ایلوستراسیون یا به شکل نشانه و سمبل و برچسب و علائم راهنمایی به جامعه , آموزشی تصویری می دهد. گاه به صورت خط و صفحه آرایی , عنای بیان تصویری را بالا می برد. گاه به صورت آگهی , منادی موضوعات فکری انسان چون مذهب , سیاست, علم, صنعت, فرهنگ, هنر و ورزش میشود. گاه به صورت تبلیغات تجاری در خدمت اقتصاد درآمده , وسیله ای تعیین کننده میشود. گاه با نقش اسکناس و پول در پیچ و خم ارتباطات مادی قرار می گیرد. گاه با طرح تمبر حامل پیام و فرهنگ جامعه می گردد و گاه نیز به صورت کارت, سربرگ, پاکت, پلاک و تابلو معرف خصوصی افراد میشود. خلاصه هنرمند گرافیک, نویسنده ای است که با بیانی تصویری سرگذشت انسانها را می نویسد و برای تمام لحظات زندگی و برای تمام موضوعات زندگی قلم میزند.

یکی از شگردهای هنر گرافیک, برای ارائه ی این اهداف عملی, ترکیب دقیق و ماهرانه تصویر و نوشته است. پیام های کلامی و تصویری در نمونه های در حال تغییر تحت تأثیر متقابل و متکمل یکدیگرند.

اگرچه ترکیب طبیعی تصویر و نوشته نشان می دهد که طرح گرافیکی از دو سیستم ارتباطی کاملا متفاوت با یکدیگر برخوردار است, اما نوشته یا کلام بعنوان جایگاه یا محل واژه ها و تصویر بعنوان یک اثر خطی صریح و چند رنگ و یا گاهی نیز تفسیر سه بعدی اشیاء و مفاهیم انتزاعی و مطرح میباشند. از این رو طرح گرافیکی نقش عمده خود را در تاریخ پدیده خط و نگارش نشان می دهد. این دو مقوله هماهنگ با نقش های مختلف خود و در مدت زمانی به درازای صدها و یا هزاران سال به شکل کنونی خود رشد و نمو کرده است, اما هر دو آنها از نیاز بشر برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود به دیگران, برقراری ارتباط و همچنین از نیاز و تمایل بشر برای بقاء ارتباط خود در قالب تصویر یا کلام نشأت می گیرد. اگر به گذشته بنگریم خواهیم دید که اولین اثر گرافیکی که انسانها از خود به جای گذاشته اند , در هر دو قالب تصویر و کلام بوده است

 

 

 

نخستین عکاس ایرانی 

 

نخستین مرد عکاس ایرانی را برخی پژوهشگران تاریخ عکاسی شاهزاده ملک قاسم میرزا دانسته‌اند که به روش داگروتیپ بر روی صفحه نقره عکاسی می‌‌کرده است.ناصرالدین شاه قاجار را نیز به سبب علاقه بسیار او به این فن، از آغاز گران ایرانی عکاسی برشمرده اند.وی عکاسی را از عکاسی فرانسوی به نام "فرانسیس کارلهیان " که به همراه فرخ خان امین الملک برای اموزش و ترویج عکاسی به ایران آورده شد،آموخت. اعتماد السلطنه در کتاب خاطراتش بارها به عکاسی توسط شاه اشاره کرده است. در آلبوم خانه کاخ گلستان نیز عکس‌های بسیاری موجود است که عکسبرداری آنها توسط ناصرالدین شاه انجام گرفته است. آقا رضا عکاسباشی، حسنعلی عکاس، آقایوسف عکاس،ایر جلیل الدوله قاجار، ممیرزا احمد صنیع السلطنه، ابوالقاسم ابن محمد تقی نوری، میرزا ابراهیم خان عکاسباشی، آنتوان خان سوریوگین و عبدالله قاجار، از دیگر عکاسان پُرکار و نامدار دوران قاجار به شمار می‌‌آیند که نمونه آثار آنان در میان مجموعه‌های باقیمانده از دوران قاجار و نزد اشخاص، به فراوانی دیده می‌‌شود. برای آگاهی بیشتر به این کتاب‌ها نگاه کنید:
1- افشار،ایرج،گنجینهٔ عکسهای ایران، نشر فرهنگ ایران، تهران 1370
2- ذکا،یحیی، تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران 1376
3- طهماسب پور،محمدرضا،ناصرالدین،شاهِ عکاس، نشر تاریخ ایران، تهران 1381
نخستین عکاسی در شب (در ایران)
نخستین عکاسخانه‌ای که توانست در شب عکس برداشته و بر آن تبلیغ بکند عکاسخانه "محمد جعفر خادم" نزدیک چهار راه حسن آباد بود، (تا آن زمان بجز در روز و توسط نور آفتاب گرفتن عکس مقدور نبود). وی با به کار گیری نور مصنوعی چراغ‌های الکتریکی توانست در عکاسخانه خود که تا آن زمان فقط با استفاده از نور روز عکس برداری امکان‌پذیر بود، امکان عکس برداری در محیط بسته عکاسخانه را در روز و شب فراهم کند. عکس برداری به این روش به دلیل به کارگیری نیروی الکتریسیته بسیار گران و تقریباً 3برابر قیمت عکس‌هایی بود که در نور روز گرفته می‌‌شد.
برای آگاهی بیش تر نگاه کنید به:
ذکا،یحیی،تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران،انتشارات علمی و فرهنگی، تهران 1376،مقاله مربوط به محمد جعفر خادم
نخستین کسی که عکس را به روش چاپ نقره‌ای "داگروتیپ"چاپ کرد
نخستین آغاز گران عکاسی در ایران، اروپاییانی از کشورهای روسیه، فرانسه، اتریش و ایتالیا بودند که در مدرسه دارالفنون نیز تدریس می‌‌کردند. عکاسی نیز پس از 1860 در برنامه‌های درسی دارالفنون گنجانده شد. نخستین خارجی که در ایران با روش صفحهٔ نقره عکسبرداری کرد دیپلمات جوان روسی به نام نیکلای پاولوف بود. پس از وی ژول ریشار فرانسوی نیز که در حدود سالهای 1844-1846 به ایران آمد با این روش عکسبرداری کرد و سپس در دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت وی پس از آنکه دین اسلام را برگزید، نام "میرزا رضا خان" را برای خود انتخاب کرد. " کرشیش" اتریشی معلم توپخانه دارالفنون و فوکتی ایتالیایی نیز از نخستین کسانی بودند که دست به تجربیاتی اندک در عکاسی زدند. در کتاب المآثروالآثار تالیف محمد حسن خان اعتماد السلطنه که به سال 1307 قمری تالیف یافته است مطلبی با عنوان ترویج علم و عمل عکس به این شرح آمده است که خالی از خطای تاریخی در برشمردن وقایع صحیح تاریخ عکاسی ایران نیست. " علم عکاسی که از شعب علوم طبیعی است، در این عهد [ناصری] جاوید مهد،رواج گرفته و انتشار یافت. اگر چه نمونهً آن در اواخر سلطنت مرحوم محمد شاه به دست ریشارخان[!!!؟] سرتیپ، معلم زبان فرانسه و انگلیسی و غیره ارائه شد، اما اصل شیاع و تکمیل این صنعت و انتشار عمل عکس را که مسیو ریشارخان آورده و بر روی صفحه نقره‌ای می‌‌انداختند، اسمش را داگئروتیپ می‌‌گفتند به اسم شخصی است که مخترع آن بود... اینک شمارهً استادان عکاسین و مواقع عکاسخانه‌ها در دارالخلافه طهران تهران و سایر بلاد معظمهً ایران صعوبت واَشکالی به کمال دارد" بدین ترتیب، می‌‌توان گفت که عکاسی در اواخر حکومت محمد شاه قاجار یعنی در سالهای قبل از 1264 قمری که ناصرالدین شاه قاجار به سلطنت رسید به ایران وارد شده است. درست بعد از سه سال که از اختراع عکاسی به روش داگروتیپ در فرانسه گذشته بود، این پدیدهً نوظهور به کشور ایران راه پیدا کرد. عکاسی، پس از به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه با توجه به اشتیاق فراوان شاه، دوران پیشرفت و تعالی خود را تا مرزهای هنر گسترش داد.
برای آگاهی بیشتر نک:
طهماسب پور،محمدرضا،ناصرالدین،شاهِ عکاس،نشر تاریخ ایران، تهران 1381اولین عکاس خانه عمومی در ایران
در آغاز رواج فن عکاسی در ایران،نخستین عکاسخانه در تهران عکاسخانهً مبارکهً همایونی در کاخ گلستان بود که به فرمان ناصرالدین شاه و برای امور شخصی و دولتی در دربار ایجاد شده بود که همگان به آنجا راه نداشتند. اما پس از چندی نخستین عکاسخانه برای استفاده عموم به فرمان ناصرالدین شاه در تهران تأسیس شد. در روزنامه دولت علیه ایران که به سال 1285 هجری قمری منتشر شده، اعلانی در باره تأسیس این عکاسخانه عمومی به شرح زیر آمده است:
" اعلانات
چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیاندازند و در عکاسخانهً مبارکهً دولتی همه کس نمی‌توانست برود و عکس خود را بیاندازد،عکاسباشی "عباسعلی بیگ" آدم خود را، که مدتها در زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود،قرار گذاشت در خیابان جباخانهً مبارکه(باب همایون کنونی) حجره‌ای ترتیب واسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، درآنجا رفته عکس بیاندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار "دینار" است تا دوازده عدد. پس از آن، هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است، عکسکوچک یکی دوهزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی "شاهی" است." از این تاریخ به بعد، گشایش عکاسخانه‌ها در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و رشت رو به فزونی بوده است چنانکه اعتماد السلطنه در کتاب المآثر والآثار که تاریخ چهل سال فعالیت‌های سیاسی،فرهنگی و اجتماعی دوران ناصری را در بر دارد، تعداد عکاسخانه‌ها و استادان عکاسی را در تهران و سایر بلاد ایران بسیار زیاد و خارج از حد شمارش، نوشته است.
برای آگاهی بیشتر نک:
1- طهماسب پور،محمدرضا، ناصرالدین،شاهِ عکاس ،نشر تاریخ ایران، تهران 1381،صص 52
نخستین عکاسان زن ایرانی
نخستین عکاسان زن ایرانی را باید در میان زنان حرمسرای ناصرالدین شاه قاجار که خود شیفتهٔ این فن بود جستجو کرد. در برخی از آلبوم‌های ناصری که در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود است، آثاری از این زنان عکاس که به طور تفننی به عکاسی می‌‌پرداخته‌اند دیده می‌‌شود. اما نخستین زن ایرانی که به صراحت بر عکاسی او اشاره رفته، عزت ملک خانم ملقب به "اشرف السلطنه" همسر محمد حسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات دوران ناصری است که عکاسی را از "شاهزاده محمدمیرزا" پسر عموی خود فرا گرفته است. اعتمادالسلطنه در کتاب ارزشمند خود، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه که شامل وقایع چهل سال زندگی پر ماجرای وی در دربار ناصرالدین شاه است، بارها به عکاسی وی اشاره کرده است. شرح روشنگری را نیز یکی از بستگان اشرف السلطنه در مقدمه چاپ‌های بعدی این کتاب در معرفی اشرف السلطنه و فعالیت‌های او از جمله عکاسی نوشته است. از دیگر عکاسان زن ایرانی می‌‌توان به زنان خانواده معیر الممالک اشاره کرد که به لحاظ آشنایی معیر و دارا بودن عکاسخانه‌ای مجهز در منزل شخصی امکان عکسبرداری توسط زنان وی فراهم بوده است. دو تن از زنان دوران ناصری نیز به نام‌های فاطمه سلطان خانم همسر میرزا حسنعلی عکاس و عُذرا خانم همسر آقا یوسف عکاس که از عکاس باشی‌های شاه بوده‌اند به عکاسی می‌‌پرداخته اند. همسر و دختر آنتوان خان سوریوگین، عکاس نامدار دوران ناصری تا رضا شاه را نیز باید در شمار نخستین زنان عکاس در ایران نیاوردنخستین عکاس آثار تاریخی ایران
لوئیجی پشِه سرهنگی از اهالی "ناپل"ایتالیا و معلم پیاده نظام ارتش ایران که خود عکاسی پرشور و شوق بود، در 1848 به ایران مهاجرت کرد تا فرماندهی کل قوای پیاده نظام ایران را بر عهده گیرد. وی نخستین عکس‌ها را به روش کلودیون تر از آثار باستانی تخت جمشید و برخی مناظر شیراز گرفته است. پشه این عکس‌ها را با هزینه خود و در سفری که به فوریت " به طرز چاپاری" به شیراز رفته گرفته و در آلبومی به ناصرالدین شاه قاجار اهدا کرده است. این آلبوم که قدیم‌ترین آلبوم موجود در آلبوم خانه کاخ گلستان است نمونه‌های دیگری نیز در کتابخانه‌های مشهور دنیا دارد. آلبوم پشه از جهات بسیاری قابل اهمیت است. این آلبوم اولین گزارش تصویری و نخستین عکس‌های مستند و اولین عکس‌ها از آثار باستانی را در خود جای داده است.
برای آگاهی بیشتر نک:
طهماسب پور،محمدرضا، ناصرالدین،شاهِ عکاس، نشر تاریخ ایران، تهران 1381، مقاله: گزارش‌های تصویری در دوران پادشاهی ناصرالدین شاهنخستین انجمن عکاسی
از جمله مهم‌ترین و چشمگیرترین فعالیتها در زمینهً عکاسی در ایران، تاًسیس انجمن عکاسی آبادان در سال 1337 است. این اقدام، اولین گام برای ایجاد کانون فعالیت سازمان یافتهً عکاسی در ایران بود که سعی در پرورش ذوق علاقه مندان به عکاسی در قالب سازمانی دولتی (شرکت ملی نفت ایران)داشت. برای آگاهی بیشتر درباره این مطلب، نک: چنعانی، حسین، انجمن عکاسی آبادان، نشریه عکاسی خلاق، بهار 1384 ش:دوم،س: اول، صص 85-61نخستین مقاله در مورد هنر عکاسی به زبان فارسی
در سال 1319 هجری قمری یعنی حدود شصت سال بعد از پیدایش هنر عکاسی در ایران، برای اولین بار مقاله‌ای تحت عنوان آقا احمد ما عکاسی می‌‌کند در کتابی به نام سفینهً طالبی که به کتاب احمد معروف است، توسط " عبدالرحیم بن ابوطالب نجار تبریزی" چاپ و منتشر شد که به زبانی ساده و همه فهم، نکات علمی و فنی عکاسی را به شکلی که در آن زمان رایج بود در قالبی داستان گونه تشریح می‌‌نمود. در قسمتی از این مقاله آمده است: " احمد آنها را استمالت می کند که روی کرسی بنشاند و عکس بردارد. هیچکدام راضی نمی‌شدند ... بالاخره، ماهرخ راضی شده به کرسی نشست. احمد گفت حرکت نکن ... و بعد رفت سرپوش ماهوت دستگاه عکاسی را برداشت و نگاه کرد که ماهرخ چطور نشسته است. بعد یکدفعه پایش را به زمین زد و دستش را تکان داد و همان طور سر پوشیده صدا نمود: خانم آرام باش مرا معطل نکن. ماهرخ گفت: من حرکت نمی‌کنم. احمد گفت دروغ می‌‌گویی. تا ماهرخ این حرف قبیح را از برادرش شنید از کرس پایین آمد و تغیر نمود که احمد چرا نسبت دروغگویی به من داد ... احمد گفت: چون ماهرخ را از همه زیاده دوست دارم، می‌‌خواستم عکس او را بردارم و نشاندم به کرسی رفتم نگاه بکنم دیدم معلق نشست ... و عمل مرا ضایع کرد...". در اینجا نویسنده این مقاله در تشریح دوربین عکاسی، آن را چنین توصیف نمود: " دستگاه عکاسی که کامیراوبسکور باشد قوطی مربعی است نصفش ثابت و نصف دیگرش را به واسطهً پرده های فنری می‌‌شود قصیر و طویل نمود. در سر سه پایه منصوب است. داخل آن را رنگ سیاه زده‌اند و از تابش روشنایی محفوظ میدارند. شیشهً مدوری در منظرهً آن نسب شده است، سرپوشی و پیچی دارد که به واسطه آن شیشه را قبض و بسط می‌‌دهند آن را شیشه جامعه گویند. ذرات شعاع جمع شده منکسراً به شیشهً جاذبه که در مقطع اندرونی قوطی مربع است، می‌‌رسد و در آنجا صورت می‌‌بندد ... ". این مقاله به تحقیق اولین مقاله‌ای است که به زبان فارسی نوشته شده و دارای جنبهً آموزشی می‌‌باشد و چهارده سال پس از انتشار آن، یعنی در سال 1313 هجری قمری اولین کتاب علمی و آموزشی توسط مسیو پاپاریان انتشار یافت که طی آن تشریح فنی کاملی از وسائل و تکنیکهای عکاسی و ظهور فیلم و چاپ عکس به دست آمده و از نظر تاریخی برای کسانی که بخواهند دربارهً تاریخ عکاسی ایران مطالعه و تحقیق نمایند جالب و با ارزش است
جستارهای وابسته
برگرفته از تالارهای گفتگوی آزاد گفتمان نخستین عکاس ایرانی نخستین مرد عکاس [[ایرانی را ناصرالدین شاه دانسته‌اند کهبه قصد عکس گرفتن از زنان حرمسرا, ماردش ,مهد علیا،عکاسی را از شخصی فرانسوی به نام "موسیو کارلیان " که به همراه امین الملک برای گرفتن عکس شاه به ایرانآمده بود، آموخت. اعتماد السلطنه در جایی در کتابخاطراتش می‌‌نویسد:"شاه چند روزی است که عکاسی می‌‌فرمایند".کتابهای معتبر تارخی، پدر عکاسی ایران را عبدالله قاجار می‌‌دانند. این مرد اولین عکاس مخصوص ناصرالدین شاه بود و عکسهای بسیاری به امضای او موجوداست.
[ویرایش] نخستین عکاسی در شب (در ایران) نخستین عکاسی که توانست در شب عکس برداشته و بر آن تبلیغ بکند عکاسی جعفر خادم نزدیک چهار راه حسن آباد بود، (تا آن زمان بجز در روز و توسط نور آفتاب گرفتن عکس مقدور نبود). وی از ابتکار یا اطلاعی که به دست آورده بود، به این صورت عمل می‌‌کرد: پودر منیزیم را در ظرف درازی ریخته دو طرف پودر را به سر سیم لخت برق وصل نموده، با آماده شدن عکس خواهان کلید برق را زده منیزیم مشتعل و تولید نور درخشان آنی می‌‌نمود و در این هنگام هم بود که فلاش او به کار می‌‌افتاد و به همین خاطر در ابتدا به جهت کمی رقیب, عکس شب بسیار گران و تقریباً سه برابر قیمت عکسهای روز بود.
[ویرایش] نخستین کسی که عکس را به روش چاپ نقه‌ای چاپ کرد نخستین دست اندرکاران عکاسی در ایران، اروپاییانی از فرانسه، اتریش و ایتالیا بودند که در دارالفنون تدریس می‌‌کردند. عکاسی نیز پس از 1860 در برنامه‌های درسی دارالفنون گنجانده شد. احتمالاً نخستین خارخی که در ایران عکس را با روش چاپ نقره‌ای چاپ کرد ژول ریشار فرانسوی بود که در حدود سالهای 1844-1846 به ایران آمد و در دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت و پس از آنکه اسلام آورد، نام "میرزا رضا خان" را برای خود انتخاب کرد و دیگری " کرزیز" اتریشی معلم توپخانه دارالفنون بود. در کتاب مآثروالآثار تالیف محمد حسن خان اعتماد السلطنه که به سال 1307 قمری تالیف یافته است مطلبی با عنوان ترویج علم و عمل عکس به این شرح آمده است:" عکس که از شعب علم طبیعی است، در این عهد (قاجاریه) رواج گرفته و انتشار یافت. اگر چه نمونهً آن در اواخر سلطنت مرحوم محمد شاه به دست ریشارخان سرتیپ، معلم زبان فرانسه و انگلیسی و غیره ارائه شد، اما اصل شیاع و تکمیل صفت و انتشار عمل عکس را که مسیو ریشارخان آورده و بر روی صفحه نقره‌ای می‌‌انداختند، اسمش را داگروتیپ می‌‌گفتند به اسم شخصی که مخترع آن بود و اینک شمارهً استادان عکاسی و مواقع عکاسخانه‌ها در دارالخلافه طهران (تهران) و سایر بلاد معظمهً ایران اشکالی به کمال دارد بدین ترتیب می‌‌توان گفت که عکاسی در اواخر حکومت محمد شاه قاجار یعنی در سالهای قبل از 1264 قمری که ناصرالدین شاه قاجار به سلطنت رسید - بیش از 140 سال قبل - وارد ایران شده است. درست بعد از ده سالی که از اختراع دوربین عکاسی گذشته بود، این پدیدهً نوظهور به کشور ایران راه پیدا کرد. اما عکاسی به وسیلهً خارجیانی که در چهار چوب روابط سیاسی - نظامی به ایران می‌‌آمدند صورت می‌‌گرفت."
[ویرایش] اولین عکاس خانه عمومی در ایران در اوان رواج صنعت عکاسی در ایران، تنها عکاسخانه تهران عکاسخانهً مبارکهً دولتی بود و همگان به آنجا راه نداشتند.در سال 1285 هجری قمری آمده است: " اعلانات: چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیاندازند و در عکاسخانهً مبارکهً دولتی همه کس نمی‌توانست برود و عکس خود را بیاندازد، عکاسباشی "عباسعلی بیگ" آدم خود را، که مدتها در زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود، قرار گذاشت در خیابان جباخانهً مبارکه حجره‌ای ترتیب و اسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، در آنجا رفته عکس بیاندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار دینار است تا دوازده عدد. پس از آن هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است، عکس کوچک یکی دوهزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی شاهی است." دربارهً نخستین عکاسخانه تهران روایت دیگری نیز در کتاب دارالخلافه تهران و تهران قدیم ذکر شده است بدین شرح که: نخستین عکاسخانهً تهران در خیابان علاءالدوله گشایش یافت و متعلق به روسی خان بود و بعد از وی فردی به نام " ماشاءالله " اقدام به برپایی عکاسخانه‌ای در بازار بین الحرمین نمود که به عکاسخانهً بین الحرمین ماشاءالله شهرت داشت. روسی خان که نخستین عکاسخانه عمومی را در تهران دایر نمود اسم اصلی اش مهدی و مدتها شاگرد " میرزا عبدالله قاجار" بود و بعد از فوت مظفرالدین شاه و در آغاز سلطنت محمد علی شاه مدتی نیز ریاست بخش عکاسی مدرسهً دارالفنون را بر عهده داشت.
[ویرایش] نخستین زن عکاس ایرانی نخستین زن ایرانی که نامش به عنوان اولین زن عکاس ایرانی به ثبت رسیده، " اشرف السلطنه" همسر محمد حسن خان اعتماد السلطنه است که عکاسی را از "شاهزاده محمد میرزا " آموخته و راًسا به فعالیت در آن پرداخته است.
[ویرایش] نختین عکاس آثار تاریخی ایران لوئیچی پشِه سرهنگی از اهالی ناپل، ایتالیا که خود عکاسی پرشور و شوق بود در 1848 به ایران مهاجرت کرد تا فرماندهی کل قوای پیاده نظام ایران را بر عهده گیرد وی در مارس 1861 در نامه‌ای به " کنت کاوور " ضمن درخواست بازگشت به ایتالیا خاطر نشان کرد که " آلبومی از جالبترین آثار آثار تاریخی ایران که تا کنون کسی از آنها عکس نگرفته و نگارنده اولین کسی بوده که فکر آن به خاطرش خطور کرده " تهیه نموده است. در ژانویه همان سال، " پشِه " نسخهً دیگری از آلبوم را برای " ویلیام اول " پادشاه پروس فرستاد. تا کنون تصور می‌‌شد " پشِه" که شامل نخستین عکسهای مستند مربوط به ایران است مفقود شده است. اما اخیراً آلبومی شامل پنجاه قطعه عکس، که عناوینی به زبان ایتالیایی با خطی بسیار خوش در حاشیهً آن نوشته شده، در یک مجموعهً شخصی در رم یافت شد و اعتقاد بر این است که این همان آلبومی است که " پشِه " برای" کنت کاوور " فرستاده بود. آلبوم دیگری نیز در 1977 به موزهً هنر کالن شهر نیویورک اهدا شده که شامل 75 قطعه عکس است که با روشهای چاپ سپیاتون سالت و آلبومین تهیه شده است (امضای پشِه روی بیش از یک سوم نگاتیوها دیده می‌‌شود). این آلبوم احتمالاً همان آلبومی است که او برای " ویلیام اول " پادشاه پروس فرستاده بود.
[ویرایش] نخستین انجمن عکاسی از جمله مهم‌ترین و چشمگیرترین فعالیتها در زمینهً عکاسی در ایران، تاًسیس انجمن عکاسی آبادان در سال 1337 است. این اقدام، اولین گام برای ایجاد کانون فعالیت سازمان یافتهً عکاسی در ایران بود که سعی در پرورش ذوق علاقه مندان به عکاسی داشت.
[ویرایش] نخستین مقاله در مورد هنر عکاسی به زبان فارسی در سال 1319 هجری قمری یعنی حدود شصت سال بعد از پیدایش هنر عکاسی در ایران، برای اولین بار مقاله‌ای تحت عنوان آقا احمد ما عکاسی می‌‌کند در کتابی به نام سفینهً طالبی که به کتاب احمد معروف است، توسط " عبدالرحیم بن ابوطالب نجار تبریزی" چاپ و منتشر شد که به زبانی ساده و همه فهم، نکات علمی و فنی عکاسی را به شکلی که در آن زمان رایج بود در قالبی داستان گونه تشریح می‌‌نمود. در قسمتی از این مقاله آمده است: " احمد آنها را استمالت می‌‌کند که روی کرسی بنشاند و عکس بردارد. هیچکدام راضی نمی‌شدند ... بالاخره، ماهرخ راضی شده به کرسی نشست. احمد گفت حرکت نکن ... و بعد رفت سرپوش ماهوت دستگاه عکاسی را برداشت و نگاه کرد که ماهرخ چطور نشسته است. بعد یکدفعه پایش را به زمین زد و دستش را تکان داد و همان طور سر پوشیده صدا نمود: خانم آرام باش مرا معطل نکن. ماهرخ گفت: من حرکت نمی‌کنم. احمد گفت دروغ می‌‌گویی. تا ماهرخ این حرف قبیح را از برادرش شنید از کرس پایین آمد و تغیر نمود که احمد چرا نسبت دروغگویی به من داد ... احمد گفت: چون ماهرخ را از همه زیاده دوست دارم، می‌‌خواستم عکس او را بردارم و نشاندم به کرسی رفتم نگاه بکنم دیدم معلق نشست ... و عمل مرا ضایع کرد...". در اینجا نویسنده این مقاله در تشریح دوربین عکاسی، آن را چنین توصیف نمود: " دستگاه عکاسی که کامیراوبسکور باشد قوطی مربعی است نصفش ثابت و نصف دیگرش را به واسطهً پرده‌های فنری می‌‌شود قصیر و طویل نمود. در سر سه پایه منصوب است. داخل آن را رنگ سیاه زده‌اند و از تابش روشنایی محفوظ میدارند. شیشهً مدوری در منظرهً آن نسب شده است، سرپوشی و پیچی دارد که به واسطه آن شیشه را قبض و بسط می‌‌دهند آن را شیشه جامعه گویند. ذرات شعاع جمع شده منکسراً به شیشهً جاذبه که در مقطع اندرونی قوطی مربع است، می‌‌رسد و در آنجا صورت می‌‌بندد ... ". این مقاله به تحقیق اولین مقاله‌ای است که به زبان فارسی نوشته شده و دارای جنبهً آموزشی می‌‌باشد و چهارده سال پس از انتشار آن، یعنی در سال 1313 هجری قمری اولین کتاب علمی و آموزشی توسط مسیو پاپاریان انتشار یافت که طی آن تشریح فنی کاملی از وسائل و تکنیکهای عکاسی و ظهور فیلم و چاپ عکس به دست آمده و از نظر تارخی برای کسانی که بخواهند دربارهً تاریخ عکاسی ایران مطالعه و تحقیق نمایند جالب و با ارزش است

SLR , مدیوم و لارج فرمت)
- نور (فلاش، رفلکتور، باکس و تجهیزات جانبی آنها)
- فون و دکور (پرده بکراند، انواع دکور مانند صندلی و ... )

حال عکاس با توجه به نوع کاری که قصد ارائه آن را دارد تجهیزات خود را انتخاب می کند. البته کار و اثر نهایی مراحل مختلفی را طی می کند تا ارائه شود اما بحث ما اینجا در مرحله عکاسی و تجهیزات آن هست.

دوربین: در عکاسی پرتره و کارهای شبیه به آن دوربینهای
SLR به خوبی پاسخگوی نیازهای شما هستند. عکاس می تواند با انتخاب لنز مناسب به نتایج خوبی برسد. اما هنگامی که قصد انجام یک پروژه تبلیغاتی را داشته باشید در حالت ایده آل شاید به یک دوربین مدیوم یا لارج فرمت نیاز پیدا کنید.
نور: حداقل منبع نوری که عکاس بتواند بدون محدودیت کارش را انجام دهد سه عدد فلاش می باشد. حالا این فلاشها می توانند به سافت باکس، چتر، خرطومی، شیدر و ... مجهز باشند.
دکور و فون: برای عکاسی پرتره به فون یا پرده بکراند نیاز هست. فون های خاکستری، مشکی و سفید پرکاربرد ترین هستند. معمولا ابعاد آنها 5*3 متر می باشد. دکور یک استدیو می تواند آماده یا سفارشی باشد. بعنوان مثال می توان از پنجره، پله و .. بعنوان دکور نام برد. 
  

عکس

 

 

بکگراند 2012 استودیو نور وتصویر